
تمرین نوزدهم: وظیفه یا علاقه؟
شما میتوانید میزان رضایتمندی خود از بُعد مالی کارتان را بر اساس واحدهای اندازهگیری مشخص محل زندگیتان، بررسی کنید. مثلا اگر فلانقدر درآمد داشته باشید، خوب و راضیکننده است و اگر از فلانقدر کمتر باشد باید تغییراتی اعمال کرد. اما هیچ واحد و میزانی برای سنجش علاقمندی به کارتان وجود ندارد. به همین علت گاهی از اینموضوع غافل شده یا برای فهم و بررسی آن دچار مشکل میشوید.
ممکن است درگیر دام «خوب از بیرون و بد از درون» بشوید. شاید شما هم در کاری مشغول هستید که از زاویه بیرون، بسیار خوب به نظر میرسد و افراد زیادی مایلند چنین شغلی را داشته باشند و حتی ممکن است والدین و خانوادهتان از اینکه در اینکار هستید، راضی و آرام باشند. اما از درون به شما حس خوبی نمیدهد.
حس میکنید زندانی هستید، از کارتان کلافه و یا متنفرید و حس میکنید هیچ تطابقی با رویاها، ارزشها و مهارتهای شما ندارد.
ممکن است تلاش کنید که ارتقا بگیری و پیشرفت کنید اما وقتی خوب فکر میکنید میبینید هدفی در پایان اینمسیر برایتان وجود ندارد و قرار نیست لذت و حسی خوشایند را تجربه کنید.
شاید هم در دام «مهارتهای نفرینشده» بیفتید. در کاری مشغول به فعالیت شوید که با مهارتهایتان تناسب بسیاری دارد و با میزان زبردست بودن شما، میتواند سودآوری مالی چشمگیری برایتان داشته باشد. اما همچنان این ارزشها، آرزوها و علاقمندیهای شما هستند که در چنین شغلی، محقق نمیشوند.
رهاکردن چنین کاری، از قبلی هم سختتر است چراکه درصورت اعلام تصمیمتان مبنی بر تغییر شغل، فشار اجتماعی بیشتری را حس خواهید کرد.
اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که شما مجبور نیستید در کاری بمانید.
ارزشی که شما برای کارتان قائل هستید و میزان تناسبی که با خواستهها و رویاهایتان دارد، به مراتب اهمیت بیشتری دارد تا نگرش دیگران به شغل شما و آنچه درموردتان فکر میکنند. اگر بدانید یکسردرد کوچک دیگری از مرگ شما برایش دردناکتر است، هرگز زندگی خود را بر اساس نگاه دیگران تنظیم نمیکردید.
برای آنکه بتوانید شغلتان را به یکتفریح تبدیل کرده و علاقه و وظیفه را با هم ادغام کنید، بهتر است با دستهبندی انواع نگرش به شغل، آشنا شوید
انواع نگرش به شغل
◄ به مثابه وظیفه و کار= زمانیکه از درآمد خوب شغلتان رضایت دارید و عیناً همان کاری را انجام میدهید که بهتان محول شده است اما مدام منتظر تعطیلات یا پایان ساعات کاری هستید تا به تفریح و فعالیتهای لذتبخش بپردازید.
◄ به مثابه مسیر شغلی= زمانیکه مدام به دنبال پیشرفت و ارتقا هستید و کار برای شما به معنی پیشرفت و جلورفتن است. دفتر بزرگتر، سمت شغلی بالاتر، درآمد بیشتر.
◄ به مثابه موقعیتی برای ادغام وظیفه و علاقه= زمانیکه ذات کار برای شما لذتبخش است؛ نه صرفاً درآمد و یا پیشرفت و ارتقا در آن. شما کار میکنید تا علاقه خود را عملی کرده و علاوه بر آن، جزئی از یککل بزرگتر باشید.
اینکه چه نگرشی به شغل خودتان داشته باشید، بستگی به نگاه شما به آن دارد نه ماهیت خود شغل.
اما در جوامع انسانی، توجه صرف به علاقه، برای شما درآمد و موفقیت تضمینی به همراه نخواهد داشت. درصورتیکه زیاد شنیدهاید که علاقهات را دنبال کن، درآمد خودش خواهد آمد. اما اینطور نیست. در واقع باید نقطه برخورد سه عامل مهم را درنظر گرفته و باتوجه به آن، شغلی را پیدا کنید که تمام ابعاد زندگیتان را مورد هدف قرار بدهد.
یافتن آنچه در آن مهارت دارید، کار سختی نیست. در نهایت اگر از طریق خودشناسی و یا استفاده از بازخوردهای دیگران هم نتوانستید به آن پی ببرید، آزمونهای استعداد و مهارتیابی زیادی هستند که میتوانند شما را در اینزمینه یاری کنند. کشف اینکه چه کارهایی میتوانند برایتان درآمدزا باشند هم چالش بزرگی نیست. اما یافتن آنچه که به آن علاقه دارید ممکن است کمی دشوار باشد و آموزههای دیگران و توقعات آنها، روی احساساتان اثر گذاشته و آنها را تحریف کند. به اینمنظور میتوانید از تمرینهای زیر استفاده کنید:
نحوه انجام:
الف- زمانهایی که در آن حس میکنید زنده هستید را ثبت کنید:
زمانهایی را که شوق زندگی در رگهایتان جریان پیدا میکند و لذت بسیار زیادی را تجربه میکنید و حس میکنید زنده و خلاق هستید و میتوانید چیزی را با دستان خود خلق کنید، در دفتر یا نوت گوشیتان یادداشت کنید. در آنلحظات چه کار میکردید؟ مشغول انجام چه کاری بودید که چنین حسی به شما دست داد؟ چه کسی همراهتان بود؟ چه بخشها و فعالیتهایی از آنلحظات بود که آن حس را برایتان ایجاد کرد؟ چگونه میتوانید آنبخشهای مهم و کلیدی را دوباره در زندگیتان بازآفرینی کنید؟
ب- به روزتان امتیاز بدهید:
ریزِ فعالیتهای یکروزتان را بنویسید و در پایان به آنروز از یک تا ده نمره بدهید. اگر نمرهدادن برایتان دشوار است، از رسم شکلکهای چهره برای نشاندادن حستان به آنروز استفاده کنید.
پس از گذشت یک الی دوماه، یادداشتهایتان را مرور کرده و سعی کنید نقاط و فعالیتهای مشترک روزهایی که نمرات بالایی گرفتهاند را بیابید.
برای مثال در دهمورد از روزهایی که نمره بالای هفت گرفتهاند، گوشدادن به موسیقی، خلق یکاثر هنری، کشف یکمسئله ریاضی، صحبتکردن با یکشخص خاص و یا …. وجود دارد.
ایننقاط مشترک میتوانند الگوی رفتاری شما را مشخص کنند. و از طریق آن میتوانید به فعالیتهایی که به آنها علاقه دارید، دست یابید.
*اکنون پس از آنکه در هر سهحوزه کلیدی به شناخت بالایی دست یافتهاید، میتوانید نقطه برخورد و اشتراک اینسه را کشف کنید. شغلی که میتواند تمام وجوه زندگی و شخصیتتان را به یکمیزان رشد دهد و تبدیل به بزرگترین لذت و تفریحتان شود.
زمانی که بتوانید چنین تعادلی را در زندگی خود ایجاد کنید، به منابع عظیمی از انرژی درونی دست خواهید یافت که میتوان از آنها برای رسیدن پیشرفتها و لذتهایی مطلوب استفاده کرد. شما باید از شغلتان انرژی کسب کنید، نه اینکه از تمام انرژی روحیتان استفاده کنید تا بتوانید صبح را تا پایان روز کاری پیش ببرید.
ج- کارهایی جدید را امتحان کنید:
در اوقات فراغت خود، به انجام کارهایی بپردازید که به آنها علاقهمندید اما تاکنون فرصت پرداختن به آنها را پیدا نکرده بودید. این کار، هم باعث ایجاد رضایتمندی خاطر میشود و هم ممکن است شما را به مسیری تازه و کسبوکاری جدید سوق دهد. حتی میتوانید از مهارت تازهتان در راستای تقویت شغل اصلیتان استفاده کنید. درواقع اگر بتوانید اینکارهای جانبی را با شغل اصلیتان پیوند دهید، به پیشرفت خود کمک بزرگی کردهاید.
دروس دوره تفکر خلاق :
- تفکر خلاق چیست؟ ۲۱ راهکار برای تقویت خلاقیت
- تفکر خلاق چیست؟ بیست و یک راهکار برای تقویت خلاقیت
- خلاقیت چیست و خودباوری در خلاقیت چه معنایی دارد؟
- تمرین اول: روی زخمتان مرهم بگذارید
- تمرین دوم: خلاقیت را انتخاب کنید
- تمرین سوم: آرام باشید و آگاه
- تمرین چهارم: سوال بپرسید و «چرا»هایتان را بیحساب خرج کنید
- تمرین پنجم: همگام با دنیا حرکت کنید
- تمرین ششم: زاویه نگاهتان را تغییر دهید
- تمرین هفتم: بر ترس از شکست غلبه کنید
- تمرین هشتم: شتابدهندگان
- تمرین نهم: اولین تجربه، سختترین تجربه
- تمرین دهم: برای اولینبار، به یکمسافرت تکراری بروید
- تمرین یازدهم: حرف نزنید، عمل کنید
- تمرین دوازدهم: از محدودیتها پله بسازید
- تمرین سیزدهم: قداست نمونه اولیه
- تمرین چهاردهم: نقشه ذهنی (MindMap)
- تمرین پانزدهم: ثانیهها را دریابید
- تمرین شانزدهم: سی دایره
- تمرین هفدهم: چگونه یکانسان را درک کنید؟
- تمرین هجدهم: کاربر نهایی تان یک انسان است، نه عدد
- تمرین نوزدهم: وظیفه یا علاقه؟
- تمرین بیستم: گروه خلاق
- تمرین بیست و یکم: پروژهی بعدی، زندگیتان
ارسال نظر
سلام. اگر امکان دارد یک شماره واتساپ ارسال کنید جهت ارسال تصویر برای شما.
پیوند یکتاسپاسگزارم